سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های من

 

یزد


 

زندگی چه بی ارزش است وقتی

عزیزان میروند و تنهایت میگذارند

و زندگی چه زجر آور است وقتی

به جای مرگ بیوفایی دلیل جداییست

و آنهایی که در زندگی از تو کناره میگیرند

به گاه مردن برای چال کردنت خواهند آمد

و تن سردت با صدای گامهایشان خواهد لرزید

دیروز تو چشم دیدن مرا نداشتی و امروز

من چشمی برای دیدن تو ندارم

اگر به جای من تو مرده بودی

هرگز به مزارت

نمی آمدم

یزد پیچ  

دوست عزیز شنیده ام سخت بیماری

شرمنده که وقت ندارم تا به عیادتت بیایم

ولی اگر فوت شدی برای تدفینت سنگ تمام خواهم گذاشت

چون شنیده ام پزشکان از سلامتی تو قطع امید کرده اند

پیشاپیش در گذشتت را به تو و کلیه ی بازماندگان

تسلیت عرض میکنم

انشاالله غم آخرت باشد! 

 yazd

وقتی نیمه شب بی خوابی به سرت میزنه

وقتی یاد گل مریم خوابو از چشمای سرخت میگیره

فکر اینکه

تو بیداری و اون تو خواب ناز، به چرند بودن جمله ی

دل به دل راه داره پی میبری

و به درد سر عشق یه طرفه دچار میشی

دردسری که باعث میشه

حسرت روزهای تکراری گذشته رو بخوری

یزد

یزد پیچیزد پیچیزد پیچ



مطلب بعدی : گلایه مکن        مطلب قبلی : خوش آمدی!




کد حباب و قلب
............ طراح قالب...........


کد آهنگ

کد موسیقی

قالب وبلاگ